۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

باز همان حکایت همیشگی !

نگذاریم که رژیم جنایتکار اسلامی



محمد امین آگوشی را اعدام کند!

زندانی سیاسی محمد امین آگوشی ساکن پیرانشهر که بر اثر اصابت گلوله از ناحیه پای راست معلول است، در تاریخ ۱۲ آذر به اتهام محاربه از سوی دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شد. وی از خرداد ماه سال ۱۳۸۶ به همراه احمد پولاد خانی و ایرج محمدی بازداشت شده است.

حزب اتحاد کمونیسم کارگری این حکم اعدام را قویا محکوم میکند و کلیه مردم آزادیخواه را به اعتراض به این حکم و برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی فرامیخواند. باید با تمام قوا علیه رژیم اسلامی بپا خیزیم و اجازه ندهیم که این رژیم جنایتکار زندانی دیگری را به قتل رساند.

مرگ بر جمهوری اسلامی

آزادی، برابری، حکومت کارگری

زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب اتحاد کمونیسم کارگری

۱۶ اذر ۱۳۸۸




7 نظر:

در ۲۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۱۰, Anonymous ایران امروز ایرانی سبز گفت...

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام آقا سید علی
حالتان چطور است ؟ هر چند اینروزها این سوال من بسیار مسخره است ؟ میدانم افسردگی ٬ بی خوابی های شبانه ٬ ادرار همراه با خون٬ آن کما رفتن های مرگبار٬ اعتیاد کهنه و ما سبزهای لعنتی و جریانات عجیب اخیر و از همه بدتر آن دست نقاشی شده برنگ سبز بر روی دیوار بیت شما که علامت پیروزی را نشان میدهد و زیرش نوشته شده " همواره سبز خواهیم ماند! " دیگر آرامشی برای شما نگذاشته است. غرض از مزاحمت یادآوری سالهای دهه هفتاد بود که ریشه بسیاری از مسائل امروز کشور است. آیا یادتان هست شبها سرنماز از خداوند مرگ می خواستید؟ فکر کنم امروز بعد از سالها دعاهایتان در حق خودتان دارد مستجاب میشود...!!!؟؟؟ یادتان هست همواره تاکید میکردید در اعدامهای تابستان سیاه ۶۷ نقشی نداشتید و از آن بیخبر بودید ؟ یادتان هست آن پرسش بی پاسخ را " فرق عبا و عمامه شما با عبا و عمامه مرحوم آذری قمی که یاران شما بعد از پاره پاره کردنش در آتش سوزاندن در چیست؟ " امروز هم بعد از سالها از شما میپرسم مگر تفاوتی در پاره کردن و یا سوزاندن تصویر محمد رضا پهلوی با تصویر شما و یا تصویر مرحوم خمینی وجود دارد؟ مگر پرستش انسان خاکی کفر نیست؟ مگر با شکستن این بتهای زمینی آسمان به زمین میاید؟ شاید این پرسش من از شما اینبار هم بی پاسخ بماند همچون مرگ سید احمد خمینی ٬ همچون قتل های زنجیره ای و واقعه کوی دانشگاه و هزاران انسان خودی و غیر خودی دیگر که خودشان هم نداستند چرا شما بنام دین و حفظ این نظام فرمان مرگشان را صادر کردید! آقا سید علی من نیز راه خود را انتخاب کرده ام با علم به انتقام مرگبار شما و یارانتان از من و خانواده ام . اما آقا سید علی من فهمیدم سکوت و مماشات امثال من در طول این سی سال مشارکت با جنایات حاکمیت بوده و هست. من فهمیدم چرا مرحوم آقایان شریعتمداری و خویی و طالقانی و مطهری و... اصل ولایت فقیه را بدعت در دین خواندند. دانستم چرا مرحوم مفتی زاده شما را در ساختمان وزارت خارجه دیکتاتور خواند دانستم چرا همانگونه که مرحوم ملا آخوند خراسانی محمد علی شاه قاجار را حاکم ظالم و جائر خواند آقای حسینعلی منتظری هم شما را ظالم و جائر خواند و ترس از صاحبان قدرت را با شرک برابر دانست من دانستم مرحوم سعیدی سیرجانی حق داشت و ضحاک مار بدوش و سقوطش حقیقت دارد همانگونه که کاوه آهنگر و درفش کاویانی هم حقیقت داشته و دارد. و فردای پیروزی نیز حقیقت دارد . شاید من و شما دیگر هرگز در این دنیا همدیگر را ملاقات نکنیم .
آقا سید علی مرا ببخشید حتی در آخر این نامه ام نیز نمی توانم برسم ادب از خداوند بخواهم که شما را نگه دارد و حفظ کند چون اگر از خداوند بخواهم شما را حفظ کند از روی شرمندگی فردای قیامت نخواهم توانست بصورت تمامی کشته شدگان وقایع این سی سال نگاه کنم

 
در ۳۰ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۰۰, Anonymous ایران امروز گفت...

بسم الله الرحمن الرحیم



ترس از صاحبان قدرت شرک است

آیت اله حسینعلی منتظری ( ره )



با سلام آقا حسینعلی

مرا ببخش چون این نامه ای را که بدلیل کوتاهی های بسیار من دیگر هرگز بدستتان نخواهد رسید را با چشمان گریان در اینجا میگذارم

خبر رحلت شما را سید رضا پشت تلفن بمن داد و با صدای غمگینی گفت : " حاجی تو هیچوقت فرمانده خوش قولی نبودی ! " سید رضا راست میگفت من اصلا هیچوقت فرمانده خوبی هم نبودم همان سالهای دور هم قطع پاهای سید رضا بدلیل کوتاهی من بود همچون شهادت دیگر یارانمان که آنها نیز از کوتاهی من بود چون من در آنروز تلخ به آنها بدروغ گفتم نیروهای پشتیبانی خواهند آمد آری نیروهای پشتیبانی نیامدند که هیچ بعثی های سرتا پا مسلح با تانک هایشان آمدند . همانگونه که امسال عید هم از قم گذشتم ولی کوتاهی کردم به دیدنتان نیامدم . همانگونه که قول داده بودم سه شنبه همین هفته با خانواده ام و خانواده سید رضا به دیدنتان در قم بیاییم .

سید رضا ویلچرش را حسابی برق انداخته و روغنکاری کرده لباسها و چفیه اش را هم مانند من حسابی شسته و تمیز کرده و کاش خط اتو لباسهایش را می دیدید کاش برق واکس پوتینهای مرا می دیدید

سید مریم هم یک کت بارانی تازه خریده و میخواست شعر " از خون های ریخته یاد باید کرد " خود را که بخاطر تمامی کشته شدگان سی سال اخیر سروده برای شما بخواند

من میخواستم اینبار هم در حق سید رضا نامردی کنم و پیشانی شما را ببوسم و چفیه خودم را بگردنتان بیاندازم و بشما هدیه بدهم میدانستم سید رضا خیلی ناراحت می شود

فرزندان من و سید رضا هم برای دیدن شما هیجان زده بودند . سید مریم میگفت اگر آقای منتظری در مورد بخیه بالای ابروی خودت و زیر چشم کبود سید رضا پرسیدند نگویید در راهپیمایی ١۶ آذر از دست حکومتی ها کتک خورده اید شاید ناراحت شوند.

اما صد حیف و هزاران افسوس

می خواستم با دوستانمان کمپینی راه بیاندازیم و نامه ای به مسئولان موسسه نوبل بنویسیم که شما نیز همچون خانم شیرین عبادی لیاقت جایزه صلح نوبل را دارید همانگونه که شما لیاقت دریافت مجسمه لوح کوروش کبیر را داشتید چون جهانیان بدانند ملت ایران چقدر مظلومند

چون وقتی همه ما مردم این سرزمین جرات نداشتیم حرفی بزنیم این شما بودید که به اعدام هزاران هموطن دگر اندیشمان در زندانهای حکومت اعتراض کردید

وقتی دژخیمان حکومت ناموس آن دختران زندانی را بزور تصاحب میکدردند و با فریادهای الله اکبر در زیر شلاقهایشان می کشتند این شما بودید که جرات کردید و اعتراض نمودید

چون شما مردی بودید آزاده که دین خود را بدنیا نفروختید

سالها حصر و بیماری را تحمل نمودید ولی خاموش نشدید و سکوت نکردید و به رییس جمهور خاتمی نوشتید: " شما دیکتاتوری را مشروعیت بخشیدید."

ظلم را دیدید و حاکمانمان را ظالم و جائر خواندید و گفتید آنها خود بخود معزولند

و ترس از صاحبان قدرت را شرک دانستید



آقا حسینعلی اگر امروز شیخ مرتضی انصاری ( ره ) و شیخ محمد حسین نائینی هم زنده بودند نیروهای لباس شخصی همان رفتار زشتی را که بدستور رهبرشان با شما و مرحوم آذری قمی کردند با آنها نیز انجام میدادند

آقا حسینعلی اینرا بدانید همانگونه که رحلت مرحوم ملا آخوند خراسانی مانع از سقوط مستبدین نشد رحلت شما نیز مانع از سقوط مستبدین امروز نخواهد شد و راهتان ادامه دارد

آقا حسینعلی فردای پیروزی چه من زنده باشم و چه در این راه کشته شوم خواهند بود انسانهای آزاده ای که نماز فتح را در جوار آرامگاه شما خواهند خواند

آقا حسینعلی به آقایان شیخ انصاری ( ره ) شیخ محمد حسین نائینی ملا آخوند خراسانی ٬ ملا محمد کمپانی اصفهانی ٬ آیت اله بروجردی آیت اله طالقانی آیت اله شریعتمداری آیت اله مطهری ٬ آیت اله لاهوتی ٬ آیت اله خویی ٬ علامه مفتی زاده و علامه سبحانی و ... و از همه مهمتر محمد آقا سلام مرا برسانید

آقا حسینعلی دوستت داشتم ٬ دوستت دارم و خواهم داشت

 
در ۵ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۲۸, Anonymous ایران امروز گفت...

سلام
دوست سبز که نه سرخ اندیشم حالتان چطور است

لطفا به وبلاگ من سری بزنید و مطلب وصیتنامه سیاسی من " استحاله یک نامرد خاموش " را بخوانید و نظر خودتان را برایم بنویسد

موفق باشید

آری بهمن عظیمی در راه است
که ریشه کن خواهد کرد تمامی ظالمین این سرزمین را
بهمنی خروشان و در امیخته از همهی ما ایرانیان
بهمن سبز
بهمن سفید
بهمن قرمز

 
در ۶ دی ۱۳۸۸ ساعت ۲:۴۹, Anonymous ناشناس گفت...

مسيرهاي تظاهرات روز عاشورا در شهر هاي مختلف ايران منتشر شد/ لطفا به ساير هموطنان اطلاع دهيد / رسانه شماييد / مسير ها را از سايت ايراني سبز براي همه ايرانيان كپي كنيد / فوري فوري چرخش اطلاعات

www.greenlineuk.blogfa.com

 
در ۸ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۲۱, Anonymous مریم گفت...

الحمدلله

سلام دوست
وقتی هوای نگاهم طوفانیست
به خونگریه مینشینم
با واژه هایی که:
علی نام مشترک عشق است
باورت اینست اگر
یاعلی

 
در ۱۰ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۰۲, Anonymous ایران امروز گفت...

سلام هموطن

راه درست برخورد با خشونت طلبان چیست؟

برای پاسخ و تنگ تر کردن عرصه بر آنها بما سر بزنید

موفق باشید

 
در ۲۴ فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۰۹, Anonymous فاطمه اختصاری گفت...

سلام
دعوتيد به صرف يک بحث فمينيستي و سيب زميني:
بعد از 9 ماه
با يک شعر جديد و کلي خبر و مطلب
«فاطمه اختصاري» به روز کرد

خبر چاپ کتابم:
«يک بحث فمينيستي قبل از پختن سيب زميني ها»
و قرار ديدارمان
در نمايشگاه کتاب امسال:
. . . . انتشارات «سخن گستر»

خبر کامل چاپ کتاب چند تن از مطرح ترين شاعران جوان:
دکتر سيد مهدي موسوي/ وحيد نجفي/ الهام ميزبان
محمد حسيني مقدم/ محمد ارثي زاد
شهرام ميرزايي/ مينا ارشدي

راستي
طرح جلد کتاب را هم حتما در وبلاگ ببينيد!
و کلي مطلب از همه جا و هيچ جا...
از الان منتطر ديدارتان در نمايشگاه هستم
نه براي فروختن کتاب
براي حرف زدن و ادبيات
براي شعر...

منتظرم...

 

ارسال یک نظر

قطره قطره ...

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی